خاطرات یک سمپادی
خیر سرمون رفتیم شمع روشن کردیم حاجتمونو بگیریم یه زنه هم اومد شمعشو پیش شمعای من روشن کرد,بعد شمعش افتاد رو شمعای من حاجتا قاطی شد الان حالت تهوع بهم دس داده :|
نظرات شما عزیزان:
کد را وارد نمایید:
عکس شما
✘мɛиʋ✘
✘ᗩuтнσяƨ✘
✘Ɖayℓi✘
✘ᗩяcнιʌɛƨ✘
✘ƒяιɛиƉƨ✘
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان دخمل سمپادی و آدرس intelligent.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
✘Ɖɛƨιɢиɛr✘
Shik Them